دستنوشته های من

علمی مذهبی عمومی

دستنوشته های من

علمی مذهبی عمومی

من زهرا قربانی مطالبی را برای شما مخاطبین عزیز به اشتراک می‌گذارم

کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

عمومی . دست نوشته

چهارشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۰۹ ب.ظ

داستانی برای تو


یک روز که به تنگ ماهی خیره شده بودم دیدم ماهی قرمز کوچکم بالای آب می آید و دهانش را باز و بسته می کند. حس کردم می خواهد از آن تنگ باریک و تنگ بیرون بیاید. دستم را در تنگ کردم و او را بیرون آوردم.

توی دستم از خوشحالی بالا و پایین می پرید. بعد که آرام گرفت و دیگر حرکتی نکرد آن را در تنگ انداختم. الآن سه روز است که ماهی ام خوابیده. مشتاقم بیدار شود و حس و حالش را برایم بازگو کند.


رفتار ما با اطرافیانمان هم همین طور است . نمی دانیم چه درخواستی دارند و با کاری که فکر می کنیم کمک است آنها را غرق می کنیم.


  • زهرا قربانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی